๑۩۞۩๑سرزمین عشق ๑۩۞۩๑
شنبه 6 فروردين 1390برچسب:, :: 19:26 :: نويسنده : vahid
جرم من عاشقی بود ، جرم تو شکستن یک قلب عاشق. عاشق شدم…. اما تو همچنان سکوت کرده ای. قلب شکسته ام، دو چشم خیسم است. این بازی پوچ کردم ، نمیدانستم این بازی برد و باخت دارد ، زیرا من تنها به لحظه هایش می اندیشیدم. و جدایی دارد اما باز عاشق شدم، عاشق شدم و در پایان نیز قلبم به عزای عشق نشست. بود ، تو یک قلب عاشق را شکستی. زندگی ام را به مرز نابودی کشاندی. دادگاه ، من محکومم یا آن بی وفا. در این بازی نقش داشت. سوی دیگر سرنوشت و آن بی وفا. مرا محکوم به حبس ابد در قلب تنهایی ها کرد. با اینکه در قلب تنهایی ها زندانی ام. نه غصه ای از عشق در دل دارم و نه دلتنگ کسی میشوم. یار با وفایم یعنی تنهایی اسیر میشدم. شدم و اینک تو آزادی و من اسیرم. تو را در سرزمین خوشبختی ها رها کرد. |
درباره وبلاگ ![]() نام : غم نام خانواگي:بيسیک نام پدر:درد نام مادر: پريشاني نام پدربزرگ : درويش تنها نام مادربزرگ : سلطان غم محل تولد:ويرون شهر تاريخ تولد:يكي از روز هاي باروني شماره شناسنامه : عدد تنهايي شغل:منتظر وضعيت فكري:فقط سوال جرم:افراط درعاشقي تاريخ جرم:روز اول خوشي ساعت جرم:شروع تپش قلب محل جرم :آشيان دوست علت جرم:فقط زندگي وزن:به سنگيني بغض چند ساله قد:كمتر از خاك رنگ چشم:صورتي رنگ مو:همرنگ درد تحصيلات:پايه آخر بد بختي مدت محکوميت : حبس ابد چراغم : شمع سقفم : اسمان مونسم : شب کارم : حسرت يادم : انتظار تو دردم : فراغ فريادم : سکوت ارزويم :ديدار تو زندگيم : فقط تو ادرس : خيابان غمستان – ميدان تنهايي – چهارراه بدبختي – خيابان رنج – کوچه غربت آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
نويسندگان ![]()
![]() |
|||||||||||||||||